کسی که یادگار تموم یادگاری هاته...(سردارعشق)

بسم الله الرحمن الرحیم...
|خانه|موضوعات|آرشیوها|آخرین نظرات
امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریمها، آن‌ها را ببخشی...
ارسال شده در 1 مهر 1399 توسط یا متقم در بدون موضوع

بسم الله القاصم الجبارین


خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند]و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آن‌ها را به سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و


در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم.
امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریمها، آن‌ها را ببخشی.


یا منتقم…


 
منبع:https://www.tabnak.ir

 

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آخرین مطالب

  • امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریمها، آن‌ها را ببخشی...
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

کسی که یادگار تموم یادگاری هاته...(سردارعشق)

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان